در اقتصاد معاصر، که مبتنی بر دانش روز و در واقع اقتصاد دانشمحور است، رویکرد به اقتصاد خلاق بیش از پیش موردتوجه قرار دارد. اقتصاد خلاق در دل محتوا و ماهیت خویش با صنایع سبک ارتباط ویژهای دارد. در واقع، از توجه به صنایع سبک و ویژگیهای مترتب بر این گونه صنایع از جمله چالاکی، تطبیقپذیری، سیستم تولید باز، و… توجه به خلاقیت در اقتصاد مطرح شده است.
صنایع سبک در تأمین مالی، ماشینآلات، نیروی کار پارهوقت، و مواردی از این دست با توجه به وضعیت کشورهای درحال توسعه به صنایع سنگین الویت یافتهاند؛ بهخصوص با بحرانهای پساکرونا، این صنایع بهمثابۀ صنایعی بهمنظور اشتغالزایی سریعتر حائز اهمیتاند.
در مجموع با توجه به مطالعات انجامشده بر مؤلفههای صنایع سبک و اقتصاد خلاق، کلیدواژۀ «صنایع خلاق» متولد شده است و صنعتی است که از پیوند هنر، رسانه، و طراحی تعریفپذیر است.
از سوی دیگر، توجه به پیوند هنر، رسانه، و طراحی سبب درک ارزش اقتصادی فرهنگ گردیده و این مهم توجه به ارزشهای نامشهود را در پی دارد؛ از جمله ارزشهای مستتر در استعدادهای ذاتی افراد، غنیبودن هنرهای سنتی، و امکان ایجاد ارزش افزوده.
درک ارزش اقتصادی فرهنگ، بهمدد دستیافتن به صنایع خلاق، چرخهای از معانی غیردیداری (سابجکتیو) و فعالیتهای منتج به محصول یا خدمات دیداری و تجربهمحور (آبجکتیو) را در پی دارد.
ازاینرو دو ویژگی بنیادی صنایع خلاق که از پیوند هنر رسانه و طراحی نشات میگیرد، خلق ارزش افزوده و خوشساختبودن محصول است. این دو ویژگی با توجه به ایجاد اشتغال پایدار، توانمندسازی زنان، مهارتآموزی افراد توانیاب و نیروی انسانی ارزانقیمت از دغدغههای کشورهای درحال توسعه محسوب میگردد. ازاینرو کشورهای درحال توسعه بیش از کشورهای پیشرفته به صنایع خلاق و فرایندها و نهادهای مرتبط با آن نیاز مبرم دارند.
از سوی دیگر، باتوجه به اهمیت مسئلۀ حفظ محیط زیست، تراکمزدایی، و بازتولید عمده که از مؤلفههای دیگر صنایع سبک و خلاق است، میتوان آن را بهمنزلۀ راهحلی برای کشورهای توسعهیافته نیز در نظر گرفت.
ما معتقدیم کشورمان می تواند در صنایع خلاق از زمره پیشگامان جهان باشد، چرا که سابقه تمدنی و فرهنگی ایران، کهن ترین و متنوع ترین است. چرا که هنر در فرهنگ ما ریشه ای کهن و مستحکم دارد و نیروی انسانی لازم و با مهارت برای تولید محصولات خلاق وجود دارد. چرا که به تکنولوژی لازم در حوزه های گوناگون برای کاربردی سازی و ارزش آفرینی محصولات خلاق دسترسی داریم و مهم تر از همه سرمایه انسانی متخصص، تحصیل کرده و توانمند به میزان کافی برای تبلور صنایع خلاق در کشورمان وجود دارد.
ما معتقدیم صنایع خلاق راه حلی مناسب برای رفع بسیاری از مشکلات کشور است. صنایع خلاق ظرفیت بالایی در ایجاد اشتغال پایدار دارد، ظرفیت بالایی برای صادرات و ارز آوری دارد و می تواند محصولاتی را به دنیا صادر کند که تحریم پذیر نباشد. صنایع خلاق، روحیه جامعه را بهبود می بخشد و جوانان، زنان و افراد دارای معلولیت را حمایت می کند. با صنایع خلاق می توانیم به سوی توسعه پایدار حرکت کنیم و به صیانت از میراث فرهنگی، معنوی و طبیعی کشورمان بپردازیم.
برای توسعه مناسب و متناسب صنایع خلاق، نیاز به حرکتی هوشمندانه وجود دارد تا فعالیتهای غیر متمرکزی که در گوشه و کنار ایران و جهان در جریان است را برای خلق ارزش و تاثیر گذاری بیشتر و بهتر، متمرکز نمود و تجربیات محلی، ملی و بین المللی را برای پشتیبانی از فعالیت ها به خدمت گرفت.
صنایع خلاق نیاز به حمایت و پشتیبانی در تمامی لایه های نظری و عملی دارد و باید در برنامه ای جامع برای تمامی این نیازها راه حل ارائه داد تا سرعت پیشرفت صنعت دوچندان شود. کشورهای توسعه یافته جهان برای رسیدن به چنین نتیجه ای، زنجیره های ارزش را ایجاد کرده اند. زنجیره هایی که اجزای آن در هم افزایی، مشارکت و تعامل با یکدیگر به صورت هماهنگ عمل می کنند و متناسب با هدف گذاری ها و ظرفیت ها، توسعه می یابند. نقش دولت ها حمایت از شکل گیری و توسعه زنجیره های ارزش است و نوع مداخله آن ها در صنعت نیز بر اساس کمبودها و نیازهای زنجیرها رزش تعریف می شود.