موقعیت جزیره کیش
کیش جزیرهای است با وسعت 5/90 کیلومتر مربع که با فاصله 19 کیلومتر از سواحل جنوبی ایران (بندر گرزه) در میان آبهای خلیج فارس قرار گرفته است.از نظر تقسیمات سیاسی، کیش تابع شهرستان بندر لنگه است و این شهرستان دارای پنج بخش میباشد که عبارت اند از: بستک، شیبکوه، کیش، گاوبندی و مرکزی. بخش کیش دارای دو دهستان کیش و دهستان لاوان (شامل جزیره شتوار و جزیره لاوان).
بر اساس سرشماری سال 1375 مرکز آمار ایران، دهستان کیش هیچ آبادی ندارد.
از زمانی که قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری، صنعتی جمهوری اسلامی ایران به تصویب رسید، ارتباط تشکیلات اداری این جزیره به عنوان نخستین منطقه آزاد کشور با استان هرمزگان بسیار کاهش یافت. بر اساس مصوبه 28/9/1372 هیئت وزیران، دفتر تقسیمات کشوری وزارت کشور، جزیره کیش را به عنوان شهر به رسمیت شناخته است. کیش از معدود شهرهای فاقد شهرداری در ایران است، زیرا بر اساس قانون منطقه آزاد، بخش عمده وظایف شهرداری به عهده یکی از شرکتهای تابعهی سازمان منطقه آزاد کیش است.
آب و هوا
در این بخش در مورد شرایط آب و هوایی جزیره کیش صحبت خواهیم کرد.
اقلیم
از نظر اقلیمی کیش در قلمرو ناحیه بیابانی ایران قرار دارد لیکن در مقیاس محلی، اقلیم بیابانی جزیره کیش با نواحی داخلی ایران تفاوتهایی دارد که عمدتاً ناشی از رطوبت نسبی فراوان در جزیره کیش است. میانگین دمای سالانه جزیره کیش، در طی یک دوره ۱ ساله، معادل ۲۶٫۶ درجه سانتیگراد است که در نوع خود از بالاترین میانگینهای دمای سالانه ایران محسوب میشود در مقایسه با میانگین دمای تهران میتوان گفت میانگین دمای جزیره کیش حدود ۱۰ درجه سانتیگراد بالاتر است. هوای کیش از آبان تا اواسط اردیبهشت بسیار متعادل و مطلوب است، اما در بقیه ماههای سال به خاطر بالا رفتن دما و میزان رطوبت شرجی است.
بارندگی
از نظربارندگی، کیش منطقهای کم باران محسوب میشود ((بنابر محاسبات آمار بارندگی ۳۰ ساله جزیره کیش میتوان مقدار متوسط باران سالیانهی پهنهی جزیره را ۱۶۵٫۱ میلی متر دانست))
با آغاز فصل پاییز مردم چشمشان به آسمان بود. گرمای بهار و تابستان کیش، سبزینهای در سطح زمین برجای نمیگذاشت و به جز درختان همیشه سبز و بوتههای رمرام، کشکشو، شوکل هاگول، جعده، گصد و عندم چیزی نمیرویید. از این رو بارندگی به خصوص در پاییز و زمستان نقشی بسیار حیاتی داشت این اهمیت موجب شده است که مردم کیش هر روز صبح در نماز جماعت بعد از خواندن دعای قنوت دعای استسقا را بخوانند.
یعقوب شمس، امام جمعه محترم اهل سنت کیش این دعا را چنین ذکر کردهاند:
اللهم استغنا الغيث و لا تجعلنا من القانتين
اللهم استغنا الغيث و لا تجعلنا من ايسين
اللهم استغنا غیثا مغیثا عاما غدقا طبقا مجللا دائما الی یوم الدین
اللهم استغنا بفقرائنا و ضعفائنا و بهائمنا یا رب العالمین
اهالی کیش این نماز را در جنوب سفین قدیم آنجا که اکنون شهرک سفین قرار گرفته است میخواندند.
از دیگر مراسمی که در خشکسالیها برای طلب باران انجام میشد، ساختن “عینت الزائر” توسط بزرگسالان و گرداندن آن در کوچهها توسط کودکان بود. رعينت الزائر مترسکی است با لباس زنها که آن را از بیل درست میکردند. برای این کار قطعه چوبی را به عنوان دست مترسک کمی پایین تر از قسمت فلزی بیل و عمود بر دسته آن میبستند و در قسمت فلزی بیل، روسری میبستند و بطوله (نقاب زنان بومی) میگذاشتند.
لباس زنی را به آن میپوشاندند و دو سر چوب را از دو آستین بیرون میآورند سپس دو نفر از دو طرف چوبی را که از دو سر آستین بیرون آمده است در دست میگرفتند چنان که دست زنی را گرفته باشند و به همراه بیست سی نفر از بچه ها در کوچه ها و خیابانها راه میافتادند و میخواندند :
“اجتكم رعينت الزاير تزور بيت التاجر”.
بچهها جلوی تکتک خانهها میایستاندند و در میزدند و شعر بالا را میخواندند. صاحبخانه مقداری برنج، شکر، خرما یا آرد به بچهها میداد. همزمان یک نفر از اهل منزل روی دیوار میرفت و از آنجا روی سر بچهها آب میپاشید انگار از آسمان باران میبارد بچهها چ
ند روز پشت سرهم و هر روز یک خیابان و محله را میگشتند و در پایان هرنوبت خوراکیهای جمع شده را بین خودشان تقسیم میکردند. معتقد بودند اگر بچهها به چهار شب پشت سرهم رعینه را در کوچه های آبادی بگردانند بعد از مدت کوتاهی حتماً باران میبارد.
سیل
باوجود بالا بودن نوسان در بارندگی و با وجود آنکه گاه میزان بارندگی در یک شبانه روز از میانگین بارندگی سالانه نیز بیشتر است کهنسالهای کیش، جز یک بار، وقوع سیلی را که موجب تخریب خانههای آبادیها شود، به یاد ندارند و از گذشتگان خود نیز نشنیدهاند که خانهای به خاطر وقوع سیل از بین رفته باشد. علت آن را نیز باید ناشی از شناخت بومیان از وادیها (مسیلهای آب) دانست. بومیان هرگز در مسیر آب خانه نمیسازند و یا گذرگاه آب را مسدود نمیکنند وهمیشه آب شدیدترین بارانها از طریق خشکرودها، به داخل باغات ونخلستانها و یا مستقیما به دریا منتقل میشود.
برف و یخبندان
تا آنجا که اطلاعات ثبت شده هواشناسی نشان میدهند، در کیش حداقل دما هرگز از ۸ درجه سانتیگراد پایینتر نبوده است. ریش سفیدان تا به حال نشنیدهاند که در کیش برف آمده و یا آب یخ بسته باشد.
آبادی ها
در حال حاضر بخش عمدهی جمعیت کیش، در کرانه های شمالی و شرقی جزیره زندگی میکنند.
ماشه
ماشه نام خود را از راسالماشه گرفته است که یک آبادی در آن شکل گرفته بود. تا اواسط دهه پنجاه، ماشه بزرگترین و پرجمعیتترین آبادی کیش بود. ماشه دارای چند محله بود با نامهای: بهازید، العجم، الچیراویه و الحله.
سفین قدیم
سفین در فرهنگ لغت به معنی شکافندهی چوب و کشتی آمده است.سفین در منتها الیه غربی کیش قرار گرفته است که میتوان مردها را با پیراهنهای بلند و قتره بر سر و زنهارا با لباس محلی و بطوله بر چهره دید.
دی هو
دیهو آبادی کوچکی در شمال جزیره در کنار هتل گلدیس است. در حال حاضر میتوان گفت هنوز هم چند خانوار بومی در این محل زندگی میکنند. مردم کیش نام این آبادی را “الدیه” تلفظ میکنند.
باغو
باغو تنها آبادی واقع در حاشیه جنوبی جزیره است. حاصلخیزی اراضی اطراف باغو هنوز هم زبانزد بومیان است. در سالهای اخیر شرکت خدماتی کیش خاک باغو را بار کامیون کرده و در قسمتهای شهری برای توسعه فضای سبز استفاده میکنند.
الحله
نام الحله در هیچ کدام از سرشماریها ذکر نشده است اما شواهد، نشان دهنده این است که این محله به عنوان یکی از محلات ماشه به شمار میرفته.
سجم
آبادی کوچکی در شمال جزیره به نام سجم بود. امروزه صدا و سیمای جزیره کیش وبندرگاه در این مکان قرار دارد.
سفین جدید
بعد از احداث هتلها و افزایش جمعیت، و پیدایش خودروهای بزرگ و کوچک در جزیره، سازمان عمران کیش دستور داد تا خانههایی شامل 3 الی 4 اتاق و با بدنه بتن آرمه احداث گردد. ابتدا 135 بومی در این محل شروع به سکونت کردند حال امروزه نفرات بیشماری در این محله زندگی میکنند.
نقاط تاریخی و دیدنی
جزیره زیبای کیش دارای مناطق تاریخی و دیدنی است که در این بخش به آن اشاره میکنیم.
خرابههای شهر حریره
در تاریخ 366 یا 367 هجری قمری، زلزله شدیدی رخ داد که به مدت یک هفته ادامه داشت. طوری که این شهر به کلی ویران و نابود شد. کارشناسان باستانشناسی پس از کاوشهای بسیار سه مجموعه مستقل اما نزدیک به هم را یافتند که “خانه اعیانی”، “حمام” و “بخش کارگاهی و صنعتی” نامگذاری شد.
پایاب
پایاب دهلیزی است که در سطح زمین در کنار میله قنات حفر میگردد.
ارتباطات و حمل و نقل
در سال 1378 حدود ۳۰۰ کیلومتر جاده خیابان و مسیر ویژه دوچرخهسواری آسفالته، قسمتهای مختلف جزیره را به یکدیگر ارتباط میدهند. حدود نود درصد از کل مسیرهای اسفالته در پنج سال اخیر ساخته شدهاند چرا که بر اساس گزارش های عملکرد سازمان منطقه کیش در سال ،۱۳۷۲ تنها ۲۵ كيلومتر مسیر آسفالته در کیش وجود داشت.
راه ها و مسیرهای ارتباطی
شبکههای ارتباطی علاوه بر بخشهای شمالی و شرقی جزیره، که فعالیتهای شهری غربی و جنوبی جزیره نیز، که زمینهایشان حالت بکر و طبیعی خود را حفظ کردهاند، طریق این جادهها و خیابانها با یکدیگر در ارتباط قرار میگیرند .
ارتباط با خارج از جزیره نیز از طریق فرودگاه و بندرگاه کیش، که در سال های اخیر به خاطر افزایش رفت و آمد مسافران به نحو چشمگیری توسعه یافته است صورت میگیرد.
توسعه امکانات حمل و نقل بین جزیره و خارج از آن، برارتباطات بومیان با دنیای بیرون از جزیره، به خصوص با اقوامی که در خارج از جزیره سکونت دارند بسیار موثر بوده است.
وسایل حمل و نقل
منابع تاریخی نشان میدهد که در سدههای گذشته، پرورش اسب در کیش و حتی صادرات آن رایج بوده است.
چهارپایان بارکش
به گفتهی بومیان، قدیمها الاغ تنها چهارپای بارکش در سطح جزیره بود.
ارابهها
در کیش هیچ وقت از ارابه یا گاری برای حمل مسافر استفاده نمیشد. گاهی اوقات کالسکههای تفریحی در سطح جزیره دیده میشد.
دوچرخه و موتور سیکلت
نخستین دوچرخه حدود سال ۱۳۳۰ توسط یکی از بومیان به کیش وارد شد. او آن دو چرخه دست دوم را از بندر لنگه خریده و به کیش آورده بود. آن موقع مردم به دوچرخه “بای سیکن” میگفتند بعضی از مردم هم متعجب از وسیله جدیدی که روی زمین میلغزید نام خيل الشيطان (اسب شیطان) را به دوچرخه دادند. پنج سال طول کشید تا دومین دوچرخه کیش که این بار یک دوچرخه نو بود، توسط شیخ عبدالله وارد کیش شود شیخ این دو چرخه را برای پسرش که تازه یاد گرفته بود سوار دوچرخه شود، خرید.
نخستین موتورسیکلت کیش نیز حدود سالهای ۱۳۴۵-۴۶ از دوبی خریداری و وارد شد. امروزه دوچرخه سواری در سطح وسیع بین کودکان و نوجوانهای کیش رایج است. اگر چه سالهاست که دوچرخه سواری زنها در کیش آزاد و رایج است اما زنها و دختران جوان بومی، سوار دوچرخه نمی شوند.
اتومبیل
تا اوایل دهه 30 شیخ قطر به کیش سفر میکرد. او با چند لنچ به کیش می آمد و مهمان شيخ عبدالله ال علی بود. ظاهرا هدف اصلی او از سفر به کیش خرید مستقیم مرغ شکاری از کیش بود. وقتی شیخ قطر وارد کیش میشد، شیخ عبدالله یکی از الاغهای سفیدرنگ مخصوص خود را در اختیار او میگذاشت تا بتواند در جزیره رفت و آمد کنند.
شیخ قطر در بازگشت از سفرش به کیش در سال ۱۳۳۲ که آخرین سفرش به این جزیره بود، با لنج یک وانت جمس برای شیخ عبدالله فرستاد. شیخ که قبلاً از روز ورود لنج حامل ماشین باخبر شده بود راننده ای از اهالی چارک استخدام کرده بود راننده ماشین را روشن کرد و با تعداد زیادی از مردم که سوار وانت شده بودند، آن را به خانه شیخ منتقل کرد. ماشینهای بعدی حدوداً اوایل دهه ۱۳۴۰ خورشیدی وارد کیش شدند.
شناورهای دریایی
برای مردمی که پیرامون آنها را در یا فرا گرفته و قرنها بخش اصلی روزیشان از میان آبها به دست آمده باشد وسیله ای که با آن روی آب حرکت کنند نه به عنوان یک وسیله ساده حمل و نقل، بلکه ابزار عمده و اصلی معیشت آنها محسوب میشود. قایقهایی که دریانوردان کیش از گذشته تا امروز به کار گرفته اند، بسیار متنوع اند و مهمترین و مشهورترین انها عبارتند از:
شناور سمبوک
از این وسیله بیشتر برای صید ماهی یا مروارید استفاده میکردند. گنجایش سمبوکهای کوچک و بزرگ از سه تا دوازده نفر بود سمبوکها به نسبت اندازهشان دو تا ده نفر پاروکش داشتند. البته سمبوکهایی که الآن در کیش وجود دارند با نیروی موتورهای دیزل حرکت میکنند.
شناور شاهوف
از سمبوک بزرگتر است و برای ماهیگیری مورد استفاده قرار میگیرد. شاهوف اتاقکی در خود ندارد قسمت جلو و عقب شاهوف تا فاصله ای از نوک آن سرپوشیده است. از قسمت سرپوشیده جلو برای نگهداری از طنابها و از قسمت سرپوشیده عقب به عنوان سرپناه سرنشینان هنگام ،بارندگی استفاده می شود. گنجایش ماهوف حدود پانزده نفر.
شناور بگاره
این شناور را از کرب النخل درست میکنند که قسمت باقیمانده و خشک شده شاخههایی است که به مرور از نخل قطع میکنند.قطعات را سوراخ میکنند و با استفاده از طناب بافته شده از پوستهی روی نارگیلف به هم میبندند و روی آن را با قیر سیاه میکنند.
شناور تشاله
کشتیهای بزرگ، غیر از بنادر، نمیتوانند به بقیۀ سواحل کم عمق نزدیک شوند و در فاصله ای دورتر از سواحل لنگر میاندازند در اینگونه موارد، برای رفت و آمد از ساحل به کشتی و یا جابه جا کردن بار از قایقهای کوچک استفاده میکنند. گنجایش تشاله حدود یک تن بار است.
شناور کوتیه
برای حمل بار در سفرهای دور به کار گرفته میشود. کوتیههای قدیمی با بادبان حرکت میکردند اما امروزی ها موتور دارند.
شناور جالبوت
این شناور نیز برای حمل بار در سفرهای دوردست کارآیی دارد. سالها است که در کیش جالبوت وجود ندارد اما در لنگه چند جالبوت هست.
شناور بوم
قایقی است که قد و طول آن نسبتاً بلند است از این رو برای صید ماهی و مروارید مناسب نیست. از بوم برای حمل بار و مسافر استفاده میکنند. از پانزده سال پیش کسی در کیش بوم ندارد اما بومهای اهالی بنادر جنوبی ایران را میتوان در اسکله و بندرگاه کیش دید.
شناور بلم
قایقی است با گنجایش حدود هفت هشت نفر. در گذشته بلمهای کوچک با پارو و بلمهای بزرگ با بادبان حرکت میکردند. از این وسیله برای صید مروارید و ماهی به خصوص در آبهای دور دست استفاده میشود.
شناور هوری
هوری یک نوع قایق بدون درز و شکاف و یک تکه است که آن را از ملیبار هندوستان به ایران میآورند. هوری را از تنه درختان قطور و عظیم هندوستان به طور یکپارچه درست میکنند و به همین جهت هم درز و شکاف ندارد. طول آن حدود سه چهار متر و ارتفاعش حدود چهلوپنج تا پنجاه سانتی متر است. دیوارهای هوری حدود دو سانتی متر کلفتی دارند این وسیله با پارو حرکت میکند و به خاطر سبکی کوچکی و شکل آن. حرکتش بسیار خوب و سریع است اما حفظ تعادل هوری روی آب، خیلی مهارت میخواهد زیرا با حرکتهای نادرست به سرعت واژگون میشود.
شناور عامله
این قایق از تخته ساج و کمبار طنابی که از پوشش روی میوه نارگیل درست شده است بافته میشود. تخته ها را بههم میخ نمیکنند بلکه آنها را سوراخ میکنند و با طناب به هم میبندند. از عامله برای صید ماهیهای کوچک استفاده میشود و گنجایش آن حدود پنج سرنشین است. آخرین سالهای استفاده از عامله در کیش سالهای ۱۳۴۸- 13۵۰ بود.
معماری
در سالهای اخیر، در متونی که به معرفی کیش میپردازند، علاوه بر اشاره به زیباییها،اغلب این جزیره را به یک کارگاه بزرگ ساختمانی تشبیه میکنند. در این قسمت معماری خاص منطقه – چه آن بخش که اثری از آن باقی نمانده و چه قسمتهای موجود، در دو بخش: شناخت فضاهای معماری و مصالح ساختمانی و نحوه ساخت معرفی خواهد شد.
شناخت فضاهای معماری
تا قبل از سال 1345، در بعضی تابستانها، گروهی از اهالی آبادیها برای فرار از گرما به طور خانوادگی به مساکن موقتی که در بیرون آبادی و اطراف چاهها بود میرفتند.
استفاده از فضاهای بیرون حیاط
شرایط آب و هوایی و مشکل آب در گذشته و مسائل اجتماعی کهنه و نو موجب شده است در برخی مواقع برای برآوردن نیازهایی که عمدتاً در داخل حیاط و خانه برآورده میشوند از فضاهای بیرون حیاط استفاده شود انتقال کل خانواده به مساکن موقت، در پیرامون چاههای بیرون از آبادی، خواب شبانه مردهای آبادی ماشه در کنار ساحل و برگزاری قسمتی از مراسم عروسی در میدانگاههای نزدیک خانه، بارزترین این موارد هستند.
حیاط خانه
اغلب خانهها دارای 3 قسمت حیاط بودند که هر کدام دارای درهای جداگانهای بودند. این حیاطها عبارتاند از:
حویالبیت (حیاط خانه)
خانههای مسکونی و دیگر فضاهای مورد نیاز خانواده، در این حیاط ساخته میشد. همیشه مرکز این حیاط خالی و باز بود و ساختمانها دورتادور حیاط بودند. همواره یک چاه آب در میان حیاط وجود داشت و حتی در آ در آبادیهایی که آب چاه ها لب شور بود و مردم آب نوشیدنی را از چاههای دیگر یا برکهها می آوردند، وجود این چاه برای شست و شو و یا آب دادن به دامها ضروری بود. بخشهایی از حوی البیت به نگهداری دام و طیور اختصاص مییافت و هنوز هم در محلات سفین قدیم و باغو نگهداری از دام در حیاط رایج است.
حوى المجلس (حیاط مجلسی)
غریبهها و مهمانهای مرد نامحرم هیچگاه وارد حیاطی که زنها و دخترها زندگی میکردند نمیشدند. مهمانها از در اختصاصی وارد حیاط میشدند و به اتاق مخصوص مهمان (المجلس یا مضيف) میرفتند. اگر حیاط خانه ای کوچک بود و در نظر گرفتن حیاط جداگانه برای مهمان مقدور نبود، در مجلسی به کوچه باز میشد. البته در این گونه موارد نیز، مجلسی، دری به حیاط اصلی داشت ما فقط صاحبخانه از این در رفت و آمد میکرد.
زريبت الصغيره (باغچه)
همیشه بخش مجزایی از حیاط خانه به باغچه اختصاص مییافت. این قسمت از حیاط برای جلوگیری از ورود دامهای موجود در منزل با دیوار محصور میشد. بطور ساده زریبه (باغ) هم میگفتند. زریبه قطعه زمینی بود برای کاشت انواع صیفیجات و سبزیهای مورد نیاز خانواده مثل گوجه فرنگی هندوانه، خربزه، پیاز.
اتاق ها
هر خانهای چند اتاق داشت. پدر و مادر اتاق جداگانهای داشتند. پسران جوان و دختران جوان نیز هر گروه در اتاقهای جداگانه میخوابیدند. معمولاً اتاق دختران جوان کنار اتاق پدر و مادر بود. در بسیاری از موارد پسرها بعد از ازدواج تا مدتی در حیاط پدر و مادر زندگی میکردند.
در این صورت به هر یک از فرزندان پسر متأهل نیز یک اطاق اختصاص مییافت. شکل قرار گرفتن اتاقها و فضاهای مختلف در اطراف حیاط همیشه این اجازه را میداد که اتاقهای جدیدی را به خانه اضافه کنند. اتاقها در اندازه های مختلفی ساخته می شدند و ظاهراً اندازه ثابت و مشخصی نداشتند. اکثر اتاق ها یک یا دو در داشتند. بعضی اوقات هم در نمیگذاشتند و فقط پردهای جلوی آن میآویختند. از آنجا که این اتاقها معمولاً برای فصول سرد سال مورد استفاده قرار میگرفتند هیچ کدام از اتاقهای قدیمی پنجره نداشتند فقط در قسمت بالای در ورودی سوراخی در ابعاد حدود ۳۰×۳۰ سانتی متر تعبیه میکردند که «کوه» نامیده میشد.
اتاقهای دیگر عبارتاند از:
غرفه، بنگله، مطبخ، چندول، بام و البخار که هرکدام برای خود تعاریفی دارند.
انواع کپرها
کپرها نیز انواع مختلفی دارند: عریش، معرش، عشه، کوشه، که هر کدام جایگاهی برای خود دارند.
پوشاک مردها
گحفیه (کلاه)
گحفیه را بر سر میگذاشتند تا عمامه یا غتره با چرب شدن موی سر، کثیف نشود. مردم کیش لخت بودن سر مردها را ناپسند میدانستند و هنوز هیچ یک از مردهای کهنسال و میانسال با سر لخت از خانه بیرون نمیروند. گحفیه کلاه سفیدرنگی است به سر میگذارند. قبلاً در کیش، دخترها و زنها گحفیه میبافتند اما الان آن را از بازار میخرند.
عمامه
عمامه پارچه بزرگ و چهارگوشی است که به نحو خاصی دور سر پیچیده میشود در کیش مرسوم بود که مردها بعد از ازدواج عمامه به سر بگذارند و برای عمامه حرمت زیادی قایل میشدند.
اصماده (شال کوچک)
سرلخت بودن پسربچها فقط تا پنج شش سالگی جایز بود بعد ا ازدواج پسران باید اصماده به سر میبستند. اصماده شال کوچکی بود که آن را مثل روسری از وسط دولا میکردند و روی سر میگذاشتند و از پشت گردن گره میزدند. پسران بعد از آن و تا قبل هم زیر اصماده، گحفیه به سر میگذاشتند.
غتره (روسری)
پارچه چهارگوش و سفیدرنگی مانند روسری است که در روزگار کنونی بیشتر مردهای کیش روی سر میگذارند. پوشیدن غتره به این ترتیب است که ابتدا گحفیه را روی سر می گذارند، سپس غتره را از وسط دولا میکنند تا به صورت سه گوش باشد. آن گاه روی سر میگذارند دو گوشۀ غتره در پشت گردن گره زده بلکه آن را یکی بعد از دیگری روی سر قرار میدهند.
بشت (عبا)
عبایی بود که آن را روی لباسهای دیگر میپوشیدند. جوانها آن را در مراسم خاص نظیر- عروسی، اما مردهای میانسال اغلب در مجالس و مراسم با بشت حاضر میشدند. بشت از پارچه پشمی سیاه و قهوه ای كاملاً رسمی بود، ولی پیرمردها عمدتا از پارچه سفید استفاده می کردند.
ثوب (نوعی لباس)
لباس اصلی مردها است که به طور یکپارچه از گردن تا قوزک پا را میپوشاند.
مگطع (لباس زمستانی)
لباسی است که مانند ثوب است، اماجنس پارچه مگطع ضخیمتر است.این لباس را در زمستان میپوشند.
دگله و کت (لباس رویی)
لباسهایی هستند که در زمستان و روی ثوب میپوشند.
گباء (لباس اشرافی)
لباس مخصوص افراد بسیار مرفه است. بلند و گشاد، دارای 2 چاک از بغل است.بیشتر شبیه ثوب است. گلابیه، اصدیری، امگصر، زنجفره، حگب، اوزار، صروال، شمشول، لبسالدول و هاف از دیگر پوشاک مردها است.
پوشاک زنها
ملفا (روسری)
روسری سیاه و مستطیلی که دور سر خود میپیچند.
مشمار (روسرس زمستانی)
روسرس که زمستانها از رئی ملفا میپوشند. از دیگر پوشش زنان میتوان به: شیله، بطوله، کندوره، گوان، ثوب و بخنگ اشاره کرد.
حرف آخر
مردم هر منطقه خالق ارتباط ویژهای با طبیعت هستند و در ارتباط با تاریخ و جغرافیای خود چشمانداز ویژهای را در محیط میآفرینند، هویتی ویژه که در هیچ زمان و مکان دیگری قابل دسترسی نیست.
در این مطلب جنبههایی از دانش بومی به ویژه در زمینههای معماری سازگار با اقلیم، شیوه هایی تامین و ذخیره آب، حفاظت از منابع و مانند آن شناسایی و معرفی شده است.
با توسعه فن آوری، ورود مهاجران و توسعه فیزیکی سریع جزیره کیش، بسیاری از جلوه های فرهنگ بومی آن کمرنگ شده و رو به فراموشی میرود.
با ورود مهاجرین به جزیره کیش، آمار افراد روزبه روز بالا میورد، اما بومیان اصیل جزیره زیبای کیش همچنان روی سنتها و آیین خود پابرجا هستند.
طرح مرجان کیش، با برگزاری جشنوارهی پاییزی، به نام بزن بریم کیش، و با کمک بومیان جزیره در صدد کمک به آشنایی و شناخت مردم با فرهنگ و اصالت کیش برآمده است تا مردم عزیز کشور بیشتر با گذشته این جزیره و سنتهای زیبایش آشنا شوند و میراثی برای آیندگان باقی بماند.